باوند بهپور

بازگشت به صفحه‌ی اصلی

خانواده‌های متنفذ شیراز و ساخت مجموعه‌ها

۰۴ مرداد ۱۳۹۱

منتشر شده در: مجله‌ی گزارش، شماره‌ی ۴۶-۴۷، پاییز و زمستان ۱۳۸۴، صص ۵۱-۴۱.

در کتاب تاریخ بافت قدیمی شیراز، در بخش مربوط به ساخت‌و‌سازهای دوره‌ی قاجاریه، این ساخت‌و‌سازها به پنج دسته تقسیم شده‌اند:

۱. ساخت و سازهای شاهزادگان قاجار در محله‌ی درب شاهزاده؛

۲. مجموعه بناهای خاندان مشیر در محله‌ی سنگ سیاه؛

۳. مجموعه بناهای خاندان قوام در محله‌ی بالاکفت؛

۴. بناهای سران ایل قشقائی در غرب محله‌ی میدان شاه؛

۵. مجموعه‌ی حاجی میرزا حسنعلی‌خان نصیرالملک در جنوب غرب محله‌ی قوام.

نحوه‌ی تقسیم محلات در شکل ۱ دیده می‌شود. چنان‌که دیده می‌شود به جز خاندان مشیر، سایر خاندان‌ها به محلات حیدری‌خانه تعلق دارند.

شکل ۱- محلات شیراز و تفکیک آنها به حیدری‌خانه و نعمتی‌خانه (مأخذ نقشه‌ی مبنای محدوده‌ی محلات: سازمان میراث فرهنگی استان فارس)

در توضیح هر کدام از این مجموعه‌ها نام تعدادی از بناها ذکر گردیده است. همچنین عنوان شده که سه خانواده‌ی مشیر، قوام و سران ایل قشقائی غالباً دست‌اندر‌کار حکومت بوده و با یکدیگر رقابت می‌ورزیده‌اند.[۱] در حین پژوهشی که به قصد تهیه‌ی پایان‌نامه‌ی کارشناسی‌ ارشد معماری خود انجام داده‌ام در هیچ کجا به اشاره‌ای دقیق‌تر یا اطلاعات تدوین‌یافته‌ی بیشتری  که تصور روشن‌تری از این مجموعه‌ها به دست دهد برنخورده‌ام.[۲] از آن‌جایی که این تحقیق، تعدادی از بناها را در هر کدام از این مجموعه‌ها در برمی‌گرفت به تدریج بدنه‌ای از اطلاعات فراهم آمد که گمان می‌کنم ارائه‌ی آن در این‌جا به تصور واضح‌تر و روشن‌تری از این مجموعه‌ها  کمک می‌کند. (نام و زمان ساخت این بناها در نمودار شماره‌ی ۱ دیده می‌شود.) در نظر گرفتن ساخت‌و‌ساز بناهای قدیمی به صورت مجموعه‌هایی مرتبط با یکدیگر با کارکردهای شهری متوازن و مرتبط و همچنین توجه کردن به رابطه‌ی میان ساخت بنا و روابط اجتماعی و سیاسی‌ای که برشکل‌گیری بنا تأثیرگذار است (عواملی همچون سلایق کارفرما، بافت اجتماعی، نیروی اقتصادی و زمینه‌ی اجتماعی) می‌تواند به درک همه‌جانبه‌تری از بناهای این دوره منجر شود. نمودارهای و جداولی که با توجه به منابع مختلف و مقایسه‌ی آن‌ها تهیه شده و در این‌جا ارائه می‌شود می‌تواند به تصویر روشن‌تری از روابط میان شخصیت‌های تاریخی آن دوره و همچنین ارتباط میان بناها کمک کند..

نمودار ۱

منابع مورد استفاده

درباره‌ی شیراز در اواخر قرن سیزدهم هجری قمری چهار منبع مکتوب در اختیار داریم. نخست، فارسنامه‌ی ناصری تألیف حاج میرزا حسن فسائی (۱۳۱۶-۱۲۳۷ هـ‌.ق.) است که چاپ سنگی آن در تهران و توسط انتشارات کتابخانه‌ی سنایی انجام شده است. تاریخ پایان نگارش جلد اول آن سال ۱۳۰۰ و جلد دوم آن، سال ۱۳۰۴ هـ .ق. است. دوم، آثارالعجم در تاریخ و جغرافیای مشروح بلاد و اماکن فارس نوشته‌ی‌میرزا سید محمدنصیر حسینی (فرصت‌الدوله) (۱۳۳۹-۱۲۷۱ هـ .ق.) است که به سال ۱۳۵۵ هجری قمری مطابق با ۱۳۱۳ شمسی در بمبئی چاپ سنگی شده است. فرمان نگارش این کتاب در سال ۱۳۱۰ هـ .ق. صادر شده و پایان کتاب نیز تاریخ ۱۳۱۴ هـ .ق. را برخود دارد. (همچنین می‌دانیم که فارسنامه‌ی ناصری در نگارش آثارالعجم مورد استناد قرار گرفته و یکی از مآخذ آن بوده است.)  کتاب سوم، گزارشهای خفیه‌نویسان انگلیس در ولایات جنوبی ایران است که تحت عنوان وقایع اتفاقیه و به تصحیح سعیدی سیرجانی به چاپ رسیده است و وقایع سالهای ۱۲۹۱ تا ۱۳۲۲    هـ .ق. را دربرمی‌گیرد.[۳] منبع چهارم آثار جعفری است که در سال ۱۲۷۶ قمری در تهران چاپ سنگی شده و اخیراً تصحیح و چاپ گردیده و به نسبت سه منبع دیگر کتاب مختصرتری است. (جدول ۱)

جدول ۱- مشخصات شیرازنامه‌ها و نویسندگان آن‌ها در پایان سده‌ی سیزدهم هجری قمری

نام کتاب نام نویسنده تولد وفات شروع نگارش پایان نگارش
قمری شمسی قمری شمسی قمری شمسی قمری شمسی
فارسنامه‌ی ناصری حاج میرزا حسن فسائی ۱۲۳۷ ۱۲۰۰ ۱۳۱۶ ۱۲۷۷ ۱۳۰۰ ۱۲۶۱ ۱۳۰۴ ۱۲۶۵
آثارالعجم میرزا سید محمد نصیر حسینی (فرصت‌الدوله) ۱۲۷۱ ۱۲۳۳ ۱۳۳۹ ۱۲۹۹ ۱۳۱۰ ۱۲۷۱ ۱۳۱۴ ۱۲۷۵
وقایع اتفاقیه - - - - - ۱۲۹۱ ۱۲۵۲ ۱۳۲۲ ۱۲۸۲
آثار جعفری حاجی محمد جعفر حسینی خورموجی ۱۲۲۵ ۱۱۸۸ ۱۳۰۱ ۱۲۶۲ - - ۱۲۷۶ ۱۲۳۸

منابع دیگری که مورد استفاده قرار گرفته‌اند و در جای خود خواهد آمد مربوط به دوره‌ی اخیر هستند و با آنکه هرکدام به روشن شدن گوشه‌ای از مطلب کمک می‌کنند اما در مجموع مبرا از اشتباه نیستند. به همین دلیل کوشیده شده است که در این موارد تفاوت نقل‌قول‌ها در کنار صورت مرجح نشان داده شود.

۱.ساخت‌و‌سازهای شاهزادگان قاجار در محله‌ی درب شاهزاده

پس از فتح شیراز، آقامحمدخان دستور داد تا محله‌ی موردستان (قسمتی از محله‌ی درب شاهزاده) و قسمتی از محله‌ی میدان شاه را که در اطراف عمارات کریمخانی بود و ساکنان آن‌ها طرفدار خاندان زند بودند درهم کوبند و خانه‌های آنها را غارت کنند و ویران سازند. بعدها شاهزادگان قاجار و یاران آنها این قسمت‌ها را اشغال کردند. از آن جمله،خاندان نوری مشتمل بر چند صد تفنگچی  از اهالی نور مازندران بودند که همراه با خانواده‌های خود در سال ۱۲۱۴ هـ‌ .ق. مطابق با ۱۱۷۸ ش. به شیراز آمدند و در محله‌ی موردستان مستقر شدند و در آن به ساختن عماراتی شامل خانه و حمام و مسجد و باغ پرداختند. بزرگان این خاندان در رکاب آقا محمد خان قاجار به سر می‌بردند و در زمان حکمرانی حسینعلی‌میرزا فرمانفرما، فرزند فتحلعیشاه، منصب لشکرنویسی این شاهزاده را در شیراز داشتند. [۴] فرصت‌الدوله در مورد باغ‌هایی که به وسیله‌ی بزرگان خانواده‌ی نوری در محله‌ی موردستان در کنار حصار شهر ساخته شد چنین می‌نویسد:

باغ نشاط معروف به باغ میرزا نعیم در سمت شمال شهر در محله‌ی درب شاهزاده، باغی است خرم و بستانی با نشاط توأم. در وسط آن عمارتی است به طریق کلاه فرنگی. آن را مرحوم میرزا نعیم نوری که از جمله ارکان فارس بود بنیاد نهاده. باغ زکی‌خان در جنب باغ مذکور است. مشارالیه والد ماجد میرزا نعیم است در سنه‌ی ۱۲۱۷ به شیراز آمده و وزارت مرحوم حسینعلی میرزای فرمانفرما را داشته و در آن باغ عمارات عالیه بنا کرده است. باغ فتح آباد، نیز در جنب دو باغ مذکورین است آن را محمد حسین خان فتح‌الملک مؤسس آمده درب آن به جانب بیرون شهر واقع است رو به جلگه‌ی مصلی گشاده می‌شود. در این باغ عمارت فوقانی نظرانداز است.[۵]

شکل ۲. ساخت‌و‌سازهای خاندان نوری

کرامت‌الله افسر درباره‌ی‌ این باغ‌ها چنین می‌افزاید: «باغ‌های مذکور در فوق تا اوائل عصر حاضر وجود داشت. در حال حاضر قسمتی از آنها را تقسیم و تبدیل به خانه کرده‌اند و بقیه‌ی آنها محل دبیرستان کوثر و دبستان باقریه را تشکیل می‌دهد. هنوز دو سردر این باغ‌ها وجود دارد. اکنون قسمتی از یک خانه‌ی قدیمی در اواسط ضلع غربی خیابان شاهپور واقع شده که به خانه‌ی زکی‌خان شهرت دارد. […] دیگر از جمله ابنیه‌ای که توسط خاندان نوری در این محل به وجود آمده مسجد شکرالله خان است که گرچه در آن نوسازی به عمل آمده هنوز به صورت مسجدی دائر در ضلع شمالی خیابان ناصرخسرو قرار دارد.»[۶] در شکل ۲ محل این باغ‌ها، مسجد شکر‌الله خان و منزل زکی‌خان دیده می‌شود.[۷] اطلاعات دقیق‌تر این ساخت‌و‌سازها می‌توان در جدول ۲ دید. از ساختمان قدیمی مسجد شکرالله خان تنها یک شبستان و چهارطاقی متصل به آن باقیمانده و باقی آن تازه‌ساز است. آن‌چه افسر خانه‌ی زکی‌خان می‌نامد گویا همان خانه‌ی محتشم است که در حال حاضر در حال مرمت است.

شایان توجه آن است که خاندان نوری با خاندان قوام وصلت فامیلی داشته‌اند. این نسبت‌ها را در نمودار ۲ می‌توان مشاهده کرد. با وجود این وصلت، از رقابت و خصومت میان فتح‌الملک از خاندان نوری با صاحبدیوان از خاندان قوامی باخبریم. دو مورد زیر بر همین نکته دلالت می‌کنند:

از ۹ رمضان ۱۳۱۶ مطابق ۲۲ جنوری ۱۸۹۹

دیگر آنکه فتح‌الملک و بیگلربیگی از جانب جناب نظام‌الملک که حاکم فارس شده است نایب‌الحکومه هستند، ولی بعد از رفتن سرکار والا فرمانفرما شهر و بیرونها شلوغ شده، شبها در شهر دزدی و روزها در مساجد و بازار الواط شلوغ می‌کنند. مخصوصاً بیگلربیگی و انتظام الممالک، پسران قوام‌الملک، محرک اغتشاش هستند به دستورالعمل خود قوام‌الملک. چونکه میانه‌ی طایفه‌ی قوامیه با فتح‌الملک و طایفه‌ی نوریها کدورت است و بدین جهت اسباب اغتشاش ولایتی فراهم آمده است. کارهای حکومت تمام مختل است.[۸]

… دیگر آنکه میانه‌ی فتح‌الملک و بیگلربیگی خیلی بد است، هرکاری را که فتح‌الملک می‌خواهد بگذراند، بیگلربیگی نمی‌گذارد و کذالک مردم هم در تکلیف خود حیرانند، و بیگلربیگی هم متصل در صدد اغتشاش شهر است که هر روز صدایی بلند شود. خود مردمان شیراز حالتی ندارند و الا اغتشاش کلی می‌شد.[۹]

همچنین از درگیری میان زین‌العابدین خان از خاندان نوری و کوکب‌الدوله همسر محمد رضاخان قوام‌الملک سوم باخبریم:

دیگر آنکه زمینی پشت ارگ دیوانی، جلو زنجیرخانه‌ی قدیم که مرحوم حاجی نصیرالملک از دیوان خریده بود و حال کاروانسراست و به عیال قوام‌الملک که صبیه‌اش بود بخشیده بود، حال زین‌العابدین خان برادر فتح‌الملک می‌خواهد به زور حکومت جناب نظام‌الملک آنجا را تصرف نماید و دکان بسازد. عیال قوام‌الملک مانع است. نزدیک بود نزاع بزرگی بشود، از طرف عیال قوام‌الملک تفنگچی جمع شده و از طرف زین‌العابدین خان سربازها را تفنگ با فشنگ داده بودند، بعضی از علماء حمایت از این طرف و بعضی حمایت از آن طرف می‌خواستند بنمایند، بعضی از مصلحین میانه افتاده نگذاردند نزاع شود. حال زمین را به همان حالت گذارده‌اند تا قوام‌الملک و حکومت وارد شوند وحکم آن را بنمایند و قراری بدهند.[۱۰]

سرانجام خاندان نوری چنین است که جملگی از شیراز اخراج می‌شوند. محمد زکی‌خان در سال ۱۲۴۴ هـ .ق. مطابق با ۱۲۰۷ ش. به فرمان نواب حسینعلی میرزا فرمانفرمای فارس از وزارت معزول و کل خاندان نوری نیز از شیراز روانه‌ی‌ مازندران می‌شوند. فارسنامه‌ی ناصری دلیل این فرمان را چنین توضیح می‌دهد:

… و استیلای نوریان بر شیراز و ایلات و بلوکات فارس از اندازه گذشت و به قاعده‌ی «کل شیء جاوز عن حده، انعکس الی ضده»[۱۱] در میانه‌ی طایفه‌ی نوری و اهالی شیراز و ایلات و بلوکات قتلها اتفاق افتاد و به مرور زمان چندین نفر از هردو جانب کشته شدند و به وجه خونخواهی با یکدیگر سلوک می‌نمودند تا آنکه کار به جایی رسید که در کوچه و بازار در قصد کشتن یکدیگر بودند چنانکه روزی جماعت نوری مردی از ایل قشقایی را در شهر شیراز کشتند و نواب فرمانفرما کشته را از محمد زکی‌خان و شکرالله‌خان مطالبه می‌نمود و آنها تمکین نکرده در جواب گفتند وقتی مرد ترکی شخص نوری را کشته است و این ترک را برای قصاص کشتند. پس ایلات فارس ازدحام نموده با شیرازیان همداستان گشته اطراف محله‌ی نوریها را گرفتند و نواب فرمانفرما ناچار این غائله را جز اخراج نوریان از شیراز ندید. لهذا در این سال تمامت آنها را از صغیر و کبیر و مأمور و امیر با عیال و اموال بعد از توقف چندین سال اخراج فرموده روانه‌ی مازندران نمود و زمان وزارت محمد زکی‌خان به سر رسید.[۱۲]

۲. ساخت‌و‌سازهای خاندان قوام و نصیرالملک در محله‌ی بالاکفت و اسحاق‌بیگ

خانواده‌ی نصیرالملک را در واقع باید شاخه‌ای از خاندان قوام به حساب آورد. نسبت‌ خانوادگی اعضای این دو خاندان را می‌توان در نمودار ۳ مشاهده کرد. چنان‌که دیده می‌شود این خاندان از قوام‌الملک اول به بعد به دو شاخه‌ی صاحبدیوانی و قوام‌الملکی تقسیم می‌شود.چنان‌که از توضیح نگارنده‌ی وقایع اتفاقیه نیز برمی‌آید میان این دو خاندان و اعضای آن رقابت وجود داشته است: «از ۳ رجب ۱۲۹۹ مطابق ۲۱ می ۱۸۸۲ / … دیگر آنکه مجدداً میانه‌ی جناب صاحبدیوان و جناب قوام‌الملک به واسطه‌ی میرزا حسین خان پسر جناب صاحبدیوان به هم خورده است. / … دیگر آنکه عداوت باطنی میانه‌ی جناب صاحبدیوان و قوام‌الملک زیاد است، همچنین میانه‌ی جمیع این طایفه[۱۳]

نمودار ۴. همزمانی شخصیت‌های متنفذ شیراز در اواخر سده‌ی ۱۳

نصیرالملک، قوام‌الملک، صاحبدیوان و بیگلربیگی از شخصیتهای متنفذ اواخر سده‌ی سیزدهم در شیراز هستند. (نمودار همزمانی شخصیت‌های متنفذ شیراز در اواخر سده‌ی سیزدهم هجری را می‌توان در نمودار ۴ دید.) اهمیت این اشخاص و نقشی را که در حکومت فارس داشته‌اند و همچنین عدم محبوبیت آنها از اشاره‌ی زیر می‌توان دریافت: «از ۳ شعبان تا ۴ رمضان ۱۲۹۸ / دیگر آنکه درب مسجد نو کاغذی چسبانده بودند که مضمونش این بوده، فحش زیاد به جناب صاحبدیوان و امام جمعه و بیگلربیگی و قوام‌الملک که اگر درست حکومت کردید که بسیار خوب و الا ما صد نفر متفق هستیم بلوایی بکنیم که از شیراز فرار کنید. هنوز معلوم نشده که آن کاغذ را که نوشته و آن صد نفر متفق کیستند.»[۱۴]

برای آن‌که تصوری از اختیاری که این اشخاص در اعمال قدرت از جانب خود داشته‌اند ارائه‌ی چند نمونه‌ی زیر که حکایت از تخریب خانه‌ی اشخاص به ناحق یا حبس برادر به جای برادر دارد کفایت می‌کند:

از غره جمادی‌الاولی تا ۲۷ جمادی‌الاولی ۱۲۹۱

… دیگر آنکه شخص دزدی را قوام‌الملک فراش می‌فرستد بیاورد، چون آن دزد را به دست می‌گیرند و می‌بردند نزد قوام‌الملک، آن شخص دزد فریاد می‌زند و امداد از خویشان خود می‌طلبد، چند نفر به حمایت آن شخص بیرون آمده زخمی به سر فراش قوام‌الملک می‌زند و آن دزد را از دست فراشها گرفته رها می‌نماید، خود آنها هم فرار می‌کنند. مراتب را قوام‌الملک معروض خدمت نواب والا می‌دارد، چون مقصرین فرار کرده بودند حکم به خراب کردن خانه‌های آنها فرموده، خانه‌ی‌ آنها را خراب کردند.[۱۵]

از غره رجب تا ۲ شعبان ۱۲۹۱

… دیگر آنکه چخماخ‌سازی را یک نفر از فراشان قوام‌الملک زخمی زده بود که بعد از چند روز فوت کرد. چون به عرض نواب والا رسانیدند مقصر پنهان گردید، برادر او را گرفته محبوس ساختند.[۱۶]

از ۴ شوال ۱۲۹۹ مطابق ۱۹ اگوست ۱۸۸۲

دیگر آنکه یک نفر از گماشتگان جناب‌ قوام‌الملک شب هنگام در کوچه مست بوده، جناب مشارالیه او را ملاقات می‌کنند، به خودش هیچ نمی‌گویند ولی حکم می‌کنند در خانه‌ای که نشسته و مال غیر است بروند آن خانه را به ناحق خراب کنند.[۱۷]

شکل ۳ بناهای ساخته شده توسط  خاندان نصیرالملک و قوام و چه‌گونگی قرارگیری این بناها را نسبت به معابر قدیم نشان می‌دهد.

شکل ۳.ساخت‌وسازهای خاندان قوام در شیراز

اطلاعات دقیق‌تر در مورد ساخت‌‌و‌سازها و تعمیرات انجام شده به وسیله‌ی این دو خاندان در جدول ۳ و جدول ۴ دیده می‌شود.

۳. ساخت‌وسازهای خاندان مشیر و ایلخانان قشقایی در محله‌ی سنگ‌سیاه و میدان شاه

شکل ۴.ساخت‌وسازهای خاندان مشیر و قشقایی

ساخت‌و‌سازهای این دو خاندان در شکل ۴ دیده می‌شود. شرح این ساخت‌وسازها در جدول ۵ و جدول ۶ آمده است. در نقشه محلی نیز به نام دربند مشیر به چشم می‌خورد. «در قدیم دربند محله‌مانندی را می‌گفتند که شامل ساختمانهای بزرگ و کوچک و مسجد و حمام بوده است.»[۱۸] در واقع این مجموعه‌ها امکان این را داشته‌اند که در صورت لزوم بسته شده، به صورت مستقل عمل کنند.

نمودار ۵ و نمودار ۶ نسبت خانوادگی اعضای این خانواده‌ها را نشان می‌دهد. عجیب است که با آن‌که ساخت‌و‌سازهای خاندان مشیر و ایلخانان قشقایی بسیار به یکدیگر نزدیک است، روابط میان این دو خاندان بسیار تیره بوده است. در واقع وقایع اتفاقیه از بدخواهی‌های متعدد مشیرالملک نسبت به سران طایفه قشقایی حکایت می‌کند. نمونه‌ی زیر نشان می‌دهد که چه طور علی‌قلی‌خان ایلبیگی از بدخواهی شخص مشیرالملک هراس داشته است:

از ۷ ربیع‌الاول تا ۳ ربیع‌الثانی ۱۲۹۱

دیگر آنکه علی قلی خان ایلبیگی را نواب والا به شیراز بجهت قرار و مدار عمل ایلات قشقائی طلبیده بودند و مشارالیه قدری امتناع از آمدن به شیراز می‌نمود به سبب عداوتی که مشیرالملک به مشارالیه دارد. نواب والا او را اطمینان کامل داده بودند و مشارالیه هم به نزدیکی شیراز آمده بود عریضه کرده بود حضور نواب والا که حقیقت خوف و هراس دارم از شرفیابی. استدعا نموده بود که نواب نوذرمیرزا و میرزا محمد منشی مشیرالملک را بفرستند که اسباب یقین باشند و او را به شهر بیاورند. نواب والا پس از ملاحظه‌ی عریضه‌ی وی به مشیرالملک فرموده بودند که «حقیقت این است که ایلبیگی از من خوفناک نیست و مطمئن است از من، ترس او از شماست که اسباب فساد در عمل او پیش من فراهم بیاورید، لذا بهتر این است که عیال او را بطلبید و اطمینان کامل بدهید به آنها و هرکس را مصلحت دانید بفرستید او را بیاورند به شهر.» جناب مشیرالملک هم کسان ایلبیگی را طلبیده از جانب خود اطمینان داده‌اند آنها را و میرزا محمد را گماشتند که برود و او را به شهر بیاورد وشرفیاب حضور نواب والا گردید. التفات حضوری به مشارالیه فرمودند.[۱۹]

وقایع بعدی نشان می‌دهد که بیم علی‌قلی‌خان بی‌دلیل نبوده است:

… دیگر آنکه بنابر مصلحت و میل مشیرالملک نواب والا علی قلی خان ایلبیگی را در شیراز گرفته در اطاق فراشباشی حبس نمودند.[۲۰]

همچنین نویسنده‌ی وقایع اتفاقیه قتل سهراب‌خان را بلافاصله پس از استقبال شایانی از وی به عمل می‌آید به تحریکات مشیرالملک مرتبط می‌داند:

دیگر آنکه روز بیست و ششم شهر حال سهراب خان را با دو فوج اصفهانی و سهام‌الدوله سه ساعت از روز گذشته وارد شیراز کردند. نواب والا حکم فرموده بودند که همه‌ی صاحب‌منصبان فوج و فوجی که در شهر بود به استقبال رفتند، پس از ورود به حضور نواب والا سهام‌الدوله رسید. اظهار مرحمت زیاد از بابت انجام این خدمت به او فرموده بودند.[…] نواب والا قریب ورود سهراب خان گویا تلگراف کردند به اولیای دولت به طهران، صریحاً شاه حکم قتل سهراب خان را داده بودند. لهذا هنگام ظهر سهراب‌خان را در میدان طویله سربریدند. اهل شیراز کمال اندوه را حاصل دارند از این کار و نتیجه‌ی این عمل را از مشیرالملک می‌دانند.[۲۱]

مورد زیر از بدخواهی مشیرالملک در حق داراب‌خان حکایت می‌کند:

از غره شوال تا ۸ ذیقعده ۱۲۹۱

… دیگر آنکه از قراریکه به عرض نواب والا رسانیده‌اند داراب‌خان در کار گرفتن قلعه‌ی شهریاری است که مسکن خود قرار دهد، اگر آنجا را مسکن کرد کسی را یارا نخواهد بود او را بچنگ بیاورد. لهذا نواب والا احکام به نصیرالملک و قوام‌الملک صادر نمودند که مانع بشوند او را که به آن قلعه سفر نماید. از آنطرف مشیرالملک حسب‌الامر حکم کرده‌اند تمام جنس خوراک آنها را که از ملک خود تحصیل شده ضبط نمودند، ولی بعد از این کارها کاغذی از داراب خان بجهت سهام‌الدوله رسیده در کمال عجز و انکسار که «قلیل جنس خوراک ما را که ماتمزده‌ایم ضبط کرده‌اند، لااقل قوت لایموت می‌خواهیم، ارباب غرض می‌خواهند با این حالت ما را باز بدنام نمایند خدمت دولت، تکلیف چیست؟». از قراریکه معلوم می‌شود نیت مشیرالملک بواسطه‌ی دشمنی که به آنها دارد این است که داراب خان را کاملاً بدنام دولت کند که او را هم عقب کرده گرفته باشد، والا حالا داراب خان در آب‌گرم قیر سکنی در کوهها از ترس خود دارد و گرفتار کار خود هستند.[۲۲]

در پایان نکته‌ای هست که جا دارد به آن اشاره کنم. در میان هنرمندانی که در بناهای بررسی شده آثاری به جا گذاشته‌اند دیده نمی‌شود که وابستگی هنرمندان به خاندانی مشخص، مانع آن شده باشد که از خاندانی دیگر سفارش قبول کنند. برای مثال با آن‌که از رقابت خاندان قوام و مشیر با یکدیگر و همچنین وابستگی لطفعلی‌خان صورتگر به خاندان مشیر باخبریم[۲۳] اما به گفته‌ی آریانپور نقاشی‌های سقف نارنجستان قوام اثر هموست.[۲۴] مورد دیگر عبدالله بن محمد‌حسین یکی از خطاطان کتیبه‌های مسجد مشیر است که چنان‌که برمی‌آید همان کسی است که کتیبه‌های مسجد نصیرالملک را نیز نگاشته است.

یادداشت‌ها


۱.کرامت‌الله افسر (۱۳۵۳). تاریخ بافت قدیمی شیراز. تهران: سلسله انتشارات انجمن آثار ملی. ص ۲۷۸ و ۲۷۹.

۲. عنوان پایان‌نامه «تحلیل زیبایی‌شناختی سه بنای دوره‌ی قاجاریه در شیراز (مسجد مشیر، حسینیه‌ی قوام، مسجد نصیرالملک)» است و جهت ارائه به دانشکده‌ی هنر و معماری دانشگاه شیراز در سال تحصیلی ۱۳۸۳ شد. استادان راهنمای این پایان‌نامه دکتر معماریان و دکتر فلاح بوده‌اند و مشاوره‌ی آن را نیز آقای آیدین آغداشلو بزرگوارانه پذیرفته‌اند. از همگی ایشان سپاس‌گزارم.

۳.از دیگر کتاب‌هایی که درباره‌ی شیراز نوشته شده تذکره‌ی دلگشا است که به سال ۱۲۳۷ هـ‌ .ق. توسط حاجی اکبر نواب شیرازی متخلص به «بسمل» (۱۲۶۳-۱۱۸۷ هـ‌ .ق.) نوشته شده است و از دوره‌ی مورد نظر در این‌جا دور است.

۴.افسر، همان، ص ۲۲۵ و ۲۷۸.

۵.میرزا سید محمد نصیرحسینی (فرصت‌الدوله) (۱۳۱۳). آثارالعجم در تاریخ و جغرافیای مشروح بلاد و اماکن فارس. بمبئی: چاپ سنگی. ص ۵۰۷.

۶.افسر، همان، ص ۲۲۶ و ۲۲۷.

۷. محل باغ‌ها با استناد به کتاب زیر تعیین شده است:

علیرضا آریانپور، (۱۳۶۵). پژوهشی در شناخت باغ‌های ایران و باغ‌های تاریخی شیراز. تهران: فرهنگسرا.

۸. علی اکبر سعیدی سیرجانی (۱۳۷۶). وقایع اتفاقیه (گزارش خفیه‌نویسان انگلیس). تهران: نشر پیکان. ص ۵۵۸.

۹. همان، ص ۵۵۹.

۱۰. همان، ص ۵۶۰.

۱۱. هرچه از اندازه بگذرد به ضد خویش بدل می‌شود.

۱۲. حاج محمد حسن فسائی. فارسنامه‌ی ناصری. تهران: انتشارات کتابخانه‌ی سنایی. ص ۲۷۶.

۱۳. سعیدی سیرجانی، همان، ص ۱۶۰ و ۱۶۱.

۱۴. همان، ص ۱۳۸.

۱۵. همان، ص ۱۰.

۱۶. همان، ص ۱۴.

۱۷. همان، ص ۱۶۷.

۱۸. صادق همایونی (۱۳۷۱). حسینیه‌ی مشیر. عکس‌ها از عباس بهمنی و منوچهر چهره‌نگار شیرازی. تهران: انتشارات سروش.  ص ۶۲.

۱۹. سعیدی سیرجانی،‌ همان، ص ۹.

۲۰. همان، ص ۱۵.

۲۱. همان، ص ۱۶.

۲۲. همان، ص ۲۰.

۲۳. نصیر حسینی ۱۳۱۳، آثارالعجم. ص ۵۴۸: «مرحوم لطفعلی‌خان با سلسله‌ی مرحوم حاجی مشیر‌الملک نسبت داشت.»

۲۴. علیرضا آریانپور (۱۳۶۵). پژوهشی در شناخت باغ‌های ایران و باغ‌های تاریخی شیراز. تهران: فرهنگسرا. ص ۲۷۵.

سایر منابع به کار رفته در تهیه‌ی جداول

ـــــــ (؟) لوح فشرده‌ی «شیراز». شیراز: شهرداری شیراز.

ـــــــ (؟). بناهای مشیرالملک در شیراز. تهران: وزارت فرهنگ و هنر (انتشارات اداره کل باستانشناسی و فرهنگ عامه).

اسلامی، الله‌قلی (۱۳۵۴). چهار بازار قدیمی در فارس. شیراز: اداره کل فرهنگ و هنر فارس.

بهروزی، علی نقی (۱۳۵۴). بناهای تاریخی و آثار هنری جلگه‌ی شیراز. شیراز: انتشارات اداره‌ی کل فرهنگ و هنر استان فارس.

خرمایی، محمد کریم (۱۳۸۲). شیراز یادگار گذشتگان. شیراز: انتشارات فرهنگ پارس.

خورسند، علی (۱۳۷۷). زندگی سیاسی حاج میرزا ابراهیم‌خان کلانتر (اعتمادالدوله). تهران: نشر اوحدی.

دانش‌پژوه، منوچهر (۱۳۷۷). شیراز. تهران: انتشارات هیرمند.

سامی، علی (۱۳۶۳). شیراز شهر جاویدان. شیراز: انتشارات نوید.

کیانی، منوچهر (۱۳۸۲). پرچمدار حماسه‌ی جنوب صولت‌الدوله‌ی قشقایی. شیراز: کیان نشر.

مصطفوی، سید محمد تقی (۱۳۴۳). اقلیم پارس. تهران: انتشارات انجمن آثار ملی.

معماری, مقالات شهرسازی